چرا گاهی در روابط احساس میکنیم که تنها در دنیای خودمان زندگی میکنیم؟
احساس تنهایی در روابط، تجربهای تلخ و متداولتر از آن چیزی است که فکر میکنیم. این حس میتواند در صمیمیترین روابط، حتی با کسانی که دوستشان داریم و به آنها نزدیک هستیم، رخ دهد. اما چرا این اتفاق میافتد؟ چرا گاهی با وجود حضور فیزیکی فردی دیگر، باز هم احساس میکنیم در دنیای خودمان تنها هستیم؟ در این پست وبلاگ، به بررسی دلایل این احساس و نکاتی برای بهبود این وضعیت میپردازیم.
این احساس تنهایی، اغلب ریشه در عوامل مختلفی دارد که به نحوه تعامل ما با دیگران، انتظاراتمان از رابطه و همچنین ویژگیهای شخصیتی خودمان مربوط میشود. درک این عوامل میتواند به ما کمک کند تا با این احساس مقابله کرده و روابط سالمتری را تجربه کنیم.
- ✔
عدم ارتباط عمیق عاطفی:
صحبت کردن در مورد مسائل روزمره کافی نیست. نیاز به به اشتراک گذاشتن احساسات، ترسها و امیدها وجود دارد. - ✔
نبود همدلی:
وقتی احساس میکنیم طرف مقابلمان قادر به درک احساسات ما نیست، احساس تنهایی تشدید میشود. - ✔
کمبود زمان با کیفیت:
حضور فیزیکی به تنهایی کافی نیست. نیاز به زمان اختصاصی با تمرکز کامل بر روی یکدیگر وجود دارد. - ✔
برآورده نشدن انتظارات:
اگر انتظارات ما از رابطه با واقعیت همخوانی نداشته باشد، احساس نارضایتی و تنهایی ایجاد میشود. - ✔
مشکلات ارتباطی:
ناتوانی در بیان نیازها و احساسات به شکل واضح و موثر، مانع ایجاد ارتباط صمیمانه میشود. - ✔
عدم حمایت عاطفی:
احساس اینکه در زمانهای سخت کسی کنارمان نیست و از ما حمایت نمیکند، حس تنهایی را تقویت میکند. - ✔
زندگی در گذشته:
گیر کردن در خاطرات گذشته و مقایسه مداوم رابطه فعلی با آن، میتواند منجر به نارضایتی و احساس تنهایی شود. - ✔
ترس از آسیب پذیری:
عدم تمایل به باز کردن قلب خود و نشان دادن آسیب پذیریها، مانع ایجاد ارتباط عمیق میشود. - ✔
مقایسه با دیگران:
مقایسه رابطه خود با روابط کاملا مطلوب دیگران در شبکههای اجتماعی، میتواند باعث ایجاد احساس کمبود و تنهایی شود. - ✔
عدم توجه به نیازهای یکدیگر:
نادیده گرفتن نیازهای عاطفی و روانی طرف مقابل، میتواند منجر به احساس نادیده گرفته شدن و تنهایی شود. - ✔
فقدان فعالیتهای مشترک:
نداشتن سرگرمیها و علایق مشترک، باعث میشود احساس کنیم در دو دنیای متفاوت زندگی میکنیم. - ✔
نگرش منفی:
داشتن نگرش منفی نسبت به رابطه و تمرکز بر روی نقاط ضعف، میتواند حس تنهایی را افزایش دهد. - ✔
کمبود قدردانی:
احساس اینکه تلاشها و محبتهای ما قدردانی نمیشوند، میتواند منجر به دلسردی و احساس تنهایی شود.


این عوامل، تنها بخشی از دلایلی هستند که میتوانند باعث ایجاد احساس تنهایی در روابط شوند. هر رابطهای منحصر به فرد است و عوامل موثر در ایجاد این حس، در هر رابطه متفاوت خواهد بود.
شناسایی این عوامل و تلاش برای رفع آنها، قدمی مهم در جهت بهبود رابطه و کاهش احساس تنهایی است. باید به یاد داشته باشیم که ایجاد یک رابطه سالم و صمیمانه، نیازمند تلاش و تعهد هر دو طرف است.
با کمی توجه و تلاش میتوانیم ارتباطات عمیقتری را تجربه کنیم و از احساس تنهایی در روابط دوری کنیم.
1. عدم برقراری ارتباط عمیق و صمیمی:
ارتباط سطحی و روزمره، نیاز عاطفی ما به نزدیکی و صمیمیت را برآورده نمیکند.وقتی گفتگوها حول محور مسائل پیش پا افتاده میچرخد، احساس میکنیم از دنیای درونی یکدیگر دور افتادهایم.صحبتهای عمیقتر و به اشتراک گذاشتن ترسها، رویاها و آسیبپذیریها، میتواند این فاصله را کم کند.بهطور مرتب زمانی را به صحبتهای معنادار اختصاص دهید و فعالانه به حرفهای طرف مقابل گوش دهید.از پرسیدن سوالات باز نترسید، سوالاتی که به فکر کردن و صحبت کردن در مورد احساسات و تجربیات عمیقتر منجر میشوند.
اگر در این زمینه مشکل دارید، به دنبال کمک گرفتن از یک متخصص باشید.صبور باشید، برقراری ارتباط عمیق زمان میبرد و نیازمند تلاش مداوم است.
تفاوت در ارزشها و اهداف زندگی:</h2> </p> <p>وقتی ارزشها و اهداف اساسی زندگی با همسر یا شریک عاطفیتان متفاوت باشد، احساس میکنید در مسیرهای جداگانهای حرکت میکنید.</p> </p> <p>مثلا اگر شما به پیشرفت شغلی اهمیت زیادی میدهید اما همسرتان بیشتر به آرامش و زندگی خانوادگی اولویت میدهد، این تفاوت میتواند باعث احساس تنهایی شود.
</p> </p> <p>در مورد ارزشها و اهدافتان با یکدیگر صحبت کنید و سعی کنید زمینههای مشترکی پیدا کنید.
</p> </p> <p>در مورد تفاوتها با احترام برخورد کنید و تلاش کنید راه حلهایی پیدا کنید که به هر دوی شما اجازه دهد به اهدافتان برسید.</p> </p> <p> بپذیرید که همه چیز را نمیتوان کنترل کرد و گاهی باید انعطافپذیر بود.</p> </p> <p> اگر این تفاوتها بسیار عمیق و غیرقابل حل باشند، ممکن است لازم باشد در مورد آینده رابطه خود تجدید نظر کنید.</p> </p> <h2>3.عدم حمایت عاطفی:</h2> </p> <p>وقتی در زمانهای سخت و چالشبرانگیز، از طرف شریک زندگیتان حمایت عاطفی دریافت نمیکنید، احساس تنهایی و انزوا میکنید.
</p> </p> <p>حمایت عاطفی به معنای درک، همدلی، و همراهی با شما در مواجهه با مشکلات است.</p> </p> <p>اگر نیازهای عاطفی شما در رابطه برآورده نمیشود، به طور واضح و مستقیم با طرف مقابل صحبت کنید.</p> </p> <p>بیان کنید که چه انتظاراتی دارید و چگونه میتوانید از او حمایت عاطفی دریافت کنید.</p> </p> <p> فعالانه به مشکلات و نگرانیهای او گوش دهید و سعی کنید درک کنید که چه احساسی دارد.
</p> </p> <p>گاهی اوقات، کمک گرفتن از یک درمانگر میتواند در برقراری ارتباط موثرتر و دریافت حمایت عاطفی کمککننده باشد.</p> </p> <h2>4.کمبود زمان با کیفیت با یکدیگر:</h2> </p> <p>مشغلههای روزمره و زندگی مدرن، اغلب باعث میشود زمان کافی برای گذراندن وقت با کیفیت با شریک زندگیمان نداشته باشیم.</p> </p> <p>وقتی بیشتر وقت خود را صرف کار، رسیدگی به فرزندان، یا فعالیتهای شخصی میکنیم، فرصتی برای ارتباط عاطفی و صمیمیت باقی نمیماند.
</p> </p> <p>به طور آگاهانه زمانی را در برنامه روزانه یا هفتگی خود به گذراندن وقت با کیفیت با شریک زندگیتان اختصاص دهید.</p> </p> <p>در این زمان، تمام توجه خود را به او معطوف کنید و از انجام هرگونه فعالیتی که باعث حواسپرتی میشود، خودداری کنید.</p> </p> <p>فعالیتهایی را انتخاب کنید که از آن لذت میبرید و به شما امکان میدهند با یکدیگر ارتباط برقرار کنید، مانند پیادهروی، تماشای فیلم، یا انجام یک سرگرمی مشترک.
</p> </p> <p>حتی زمانهای کوتاه اما با کیفیت میتوانند تاثیر زیادی بر صمیمیت و نزدیکی شما داشته باشند.</p> </p> <h2>5.عدم پذیرش یکدیگر آنگونه که هستیم:</h2> </p> <p>وقتی دائماً سعی میکنیم شریک زندگیمان را تغییر دهیم یا او را به چیزی تبدیل کنیم که نیست، او احساس میکند پذیرفته نمیشود و تنهاست.</p> </p> <p>پذیرش به معنای دوست داشتن و احترام گذاشتن به طرف مقابل با تمام نقاط قوت و ضعفش است.
</p> </p> <p>به جای تمرکز بر روی نقصها و اشتباهات، بر روی ویژگیهای مثبت شریک زندگیتان تمرکز کنید.</p> </p> <p>سعی کنید او را درک کنید و بفهمید که چرا به شیوهای خاص رفتار میکند.</p> </p> <p>اگر چیزی در مورد شریک زندگیتان وجود دارد که نمیتوانید با آن کنار بیایید، با او در مورد آن صحبت کنید و سعی کنید راه حلی پیدا کنید.</p> </p> <p> اگر به نتیجه نرسیدید، بپذیرید که شاید این رابطه برای شما مناسب نباشد.
</p> </p> <h2>6.عدم قدردانی از تلاشهای یکدیگر:</h2> </p> <p>وقتی از تلاشها و زحمات شریک زندگیمان قدردانی نمیکنیم، او احساس میکند که نادیده گرفته شده و ارزشی ندارد.</p> </p> <p>ابراز قدردانی به معنای نشان دادن این است که متوجه تلاشهای طرف مقابل هستیم و از آنها قدردانی میکنیم.</p> </p> <p>به طور مرتب از شریک زندگیتان برای کارهایی که انجام میدهد، تشکر کنید، حتی کارهای کوچک و روزمره.
</p> </p> <p>به او بگویید که چقدر برای شما ارزشمند است و چه تاثیری بر زندگی شما دارد.</p> </p> <p>نوشتن یک یادداشت محبتآمیز، خرید یک هدیه کوچک، یا انجام یک کار غیرمنتظره برای او، راههایی برای نشان دادن قدردانی هستند.</p> </p> <p> قدردانی نه تنها باعث خوشحالی طرف مقابل میشود، بلکه رابطه شما را نیز تقویت میکند.</p> </p> <h2>7.انتظارات غیرواقعی از رابطه:</h2> </p> <p>داشتن انتظارات غیرواقعی از رابطه، میتواند منجر به ناامیدی و احساس تنهایی شود.
</p> </p> <p>هیچ رابطهای کامل نیست و همیشه مشکلاتی وجود خواهد داشت.</p> </p> <p>انتظار نداشته باشید که شریک زندگیتان همیشه نیازهای شما را برآورده کند یا همیشه با شما موافق باشد.</p> </p> <p>به جای تمرکز بر روی آنچه در رابطه کم است، بر روی جنبههای مثبت آن تمرکز کنید.</p> </p> <p>با واقعبینی به رابطه خود نگاه کنید و بدانید که برای حفظ یک رابطه سالم، تلاش و سازش لازم است.
</p> </p> <p>انتظارات خود را با شریک زندگیتان در میان بگذارید و سعی کنید به یک توافق مشترک برسید.</p> </p> <p> در صورت لزوم، از یک متخصص برای کمک به مدیریت انتظارات و حل اختلافات کمک بگیرید.</p> </p> <h2>8.مشکلات حل نشده گذشته:</h2> </p> <p>مشکلات حل نشده گذشته، میتوانند مانند یک سد در رابطه عمل کنند و از برقراری ارتباط عمیق و صمیمی جلوگیری کنند.</p> </p> <p>اگر مسائل گذشته را حل نکنید، آنها به مرور زمان جمع میشوند و باعث ایجاد رنجش، خشم، و احساس تنهایی میشوند.
</p> </p> <p>به طور با صداقت و صریح در مورد مشکلات گذشته با شریک زندگیتان صحبت کنید.</p> </p> <p>سعی کنید از دیدگاه او به مسائل نگاه کنید و درک کنید که چرا به شیوهای خاص رفتار کرده است.</p> </p> <p>در صورت لزوم، از یک درمانگر برای کمک به حل مشکلات گذشته و ترمیم رابطه استفاده کنید.</p> </p> <p> بخشش و رها کردن گذشته، برای حرکت به جلو و داشتن یک رابطه سالم ضروری است.
</p> </p> <h2>9.عدم استقلال فردی:</h2> </p> <p>وقتی تمام هویت و شادی خود را در رابطه جستجو میکنیم و استقلال فردی خود را از دست میدهیم، احساس تنهایی میکنیم.</p> <p><img class=">داشتن استقلال فردی به معنای داشتن علایق، سرگرمیها، و دوستان خودمان است و نیازی نیست که همیشه با شریک زندگیمان باشیم.زمانی را به انجام فعالیتهایی اختصاص دهید که از آن لذت میبرید و به شما احساس رضایت میدهند.ارتباط خود را با دوستان و خانواده حفظ کنید.
داشتن یک زندگی مستقل، نه تنها به شما احساس بهتری میدهد، بلکه رابطه شما را نیز تقویت میکند.وقتی دو نفر با هویتهای مستقل با یکدیگر وارد رابطه میشوند، رابطه سالمتر و پویاتری خواهند داشت.
10. وجود مشکلات روانی حل نشده:
وجود مشکلات روانی حل نشده مانند افسردگی، اضطراب، یا اختلالات شخصیتی، میتواند باعث احساس تنهایی در رابطه شود. این مشکلات میتوانند بر نحوه ارتباط شما با شریک زندگیتان، نحوه ابراز احساسات، و نحوه درک نیازهای او تاثیر بگذارند. اگر فکر میکنید که ممکن است یک مشکل روانی داشته باشید، حتماً به یک متخصص بهداشت روان مراجعه کنید. با شریک زندگیتان در مورد مشکلات خود صحبت کنید و از او بخواهید که از شما حمایت کند. صبور باشید و به تلاش خود ادامه دهید.
11. مقایسه رابطه خود با روابط دیگران:
مقایسه رابطه خود با روابط دیگران، به ویژه در شبکههای اجتماعی، میتواند باعث احساس نارضایتی و تنهایی شود. بر روی نقاط قوت و جنبههای مثبت رابطه خود تمرکز کنید. از مقایسه کردن دست بردارید و از آنچه دارید قدردانی کنید. به جای تقلید از دیگران، سعی کنید رابطه خود را بر اساس نیازها و ارزشهای خودتان شکل دهید. محدود کردن بهرهگیری از شبکههای اجتماعی، مخصوصا زمانی که احساس نارضایتی میکنید، میتواند کمککننده باشد.
12. عدم ابراز احساسات:
عدم ابراز احساسات، چه مثبت و چه منفی، میتواند باعث ایجاد فاصله عاطفی در رابطه شود. وقتی احساسات خود را پنهان میکنید، شریک زندگیتان نمیتواند شما را درک کند و احساس نزدیکی و صمیمیت از بین میرود. بیاموزید که چگونه احساسات خود را به طور سالم و سازنده ابراز کنید. در مورد شادیها، ترسها، ناامیدیها، و خشم خود با شریک زندگیتان صحبت کنید. اگر در ابراز احساسات مشکل دارید، از یک درمانگر کمک بگیرید. تمرین کنید که به طور منظم احساسات خود را بیان کنید، حتی اگر در ابتدا احساس ناراحتی کنید.
13. نادیده گرفتن نیازهای جنسی:
نادیده گرفتن نیازهای جنسی، چه از طرف خودتان و چه از طرف شریک زندگیتان، میتواند باعث ایجاد نارضایتی و تنهایی در رابطه شود. رابطه جنسی یک بخش مهم از یک رابطه صمیمی و سالم است و نادیده گرفتن آن میتواند منجر به احساس دوری و انزوا شود. به طور با صداقت در مورد نیازهای جنسی خود با شریک زندگیتان صحبت کنید. سعی کنید بفهمید که چه چیزی برای او لذتبخش است و چه چیزی نیست. فعالانه برای برآورده کردن نیازهای جنسی یکدیگر تلاش کنید. اگر با مشکلات جنسی مواجه هستید، از یک متخصص کمک بگیرید.
14. سرزنش کردن و انتقاد مداوم:
سرزنش کردن و انتقاد مداوم از شریک زندگیتان، باعث ایجاد احساس ناامنی و تنهایی در او میشود. هیچکس دوست ندارد که دائماً مورد انتقاد قرار بگیرد و احساس کند که به اندازه کافی خوب نیست. به جای سرزنش کردن، سعی کنید با مهربانی و احترام با شریک زندگیتان صحبت کنید. بر روی رفتارهای خاصی که شما را آزار میدهند تمرکز کنید و به جای حمله به شخصیت او، احساسات خود را بیان کنید. مثلا به جای اینکه بگویید “تو همیشه بینظم هستی”، بگویید “وقتی وسایل در همه جای خانه پخش هستند، احساس آشفتگی میکنم. “
15. عدم انعطافپذیری و سازش:
عدم انعطافپذیری و سازش در رابطه، میتواند باعث ایجاد بنبست و احساس تنهایی شود. در هر رابطهای، لازم است که هر دو طرف انعطافپذیر باشند و برای رسیدن به یک توافق مشترک تلاش کنند. به جای اینکه همیشه به دنبال اثبات حقانیت خود باشید، سعی کنید از دیدگاه شریک زندگیتان به مسائل نگاه کنید. آماده باشید که در برخی موارد کوتاه بیایید و به خواستههای او احترام بگذارید. انعطافپذیری و سازش، کلید یک رابطه پایدار و موفق است. بپذیرید که همه چیز را نمیتوان کنترل کرد و گاهی باید با تغییرات و ناخواستهها کنار بیایید.







یه مدت طولانی توی یه رابطه بودم که انگار هر دوتامون تو یه جزیره جدا زندگی می کردیم. حتی وقتی بغل هم بودیم احساس تنهایی می کردم. یه جورایی حرف ها توی گلو می موند و نمی تونستیم خودمونو برسونیم.
یادم میاد روزای بدی که داشتم و کلی حرف برای گفتن توی دلم بود، ولی طرفم فقط می خندید و می گفت بی خیال. این طوری حس می کردم یه نفر ایستاده کنارم ولی هیچکس اونجا نیست. انگار یه دیوار نامرئی دورمون کشیده بودن.
کاری که کم کردم این بود که برای ارتباط عمیق تر زمان بذارم. نه فقط حرف زدن، بلکه شنیدن واقعی. گاهی بیست دقیقه سکوت می کردیم تا بالاخره یه چیزی از دلش درمیومد. این طوری کم کم اون فاصله از بین رفت.
یه چیز دیگه که فهمیدم اینه که نباید دائم دنبال مقایسه بود. دیدن روابط فیک تو اینستا فقط حالمو بدتر می کرد. حقایق زندگی واقعی رو نباید با نمایش های مجازی اشتباه گرفت.
مهم ترین درسی که گرفتم این بود که گاهی اوقات تنهایی توی رابطه نشانه اینه که خودمونم از خودمون دور افتادیم. قبل از هر کاری باید یاد می گرفتم با خودم تنها باشم و صادق باشم.