چرا در روابط عاشقانه گاهی احساس میکنیم که دیگر نمیتوانیم تغییر کنیم؟
همه ما در روابط عاشقانه فراز و نشیبهایی را تجربه میکنیم. گاهی اوقات، در میان این پستی و بلندیها، به نقطهای میرسیم که احساس میکنیم دیگر نمیتوانیم تغییر کنیم. این حس میتواند بسیار ناامیدکننده و حتی مخرب باشد. اما چرا این اتفاق میافتد؟ چه عواملی باعث میشوند که احساس کنیم در یک رابطه قفل شدهایم و دیگر قادر به رشد و تحول نیستیم؟
روابط عاطفی سالمتر و رضایتبخشتری داشته باشیم.
به خودتان فرصت دهید تا رشد کنید و تحول یابید. شما لایق یک رابطه عاشقانه سالم و پر از عشق هستید.
1. ترس از آسیبپذیری
وقتی در یک رابطه عمیق هستیم، آسیبپذیری اجتنابناپذیر است.ترس از اینکه خود واقعیمان را نشان دهیم و طرد شویم، میتواند مانع تغییر شود.ما ممکن است برای حفظ امنیت خود، نقشی را بازی کنیم که فکر میکنیم مطلوبتر است.این ترس میتواند ریشه در تجربیات گذشته داشته باشد، جایی که آسیبپذیری به نتایج ناخوشایندی منجر شده است.به همین دلیل، مغز ما به طور غریزی در برابر تغییر و ریسک آسیبپذیری مقاومت میکند.به مرور زمان، این مقاومت میتواند به احساس گیر افتادن و ناتوانی در تغییر منجر شود، زیرا احساس میکنیم که مجبوریم هویت جعلی خود را حفظ کنیم تا از آسیب دیدن جلوگیری کنیم.
برای غلبه بر این ترس، باید به تدریج و با احتیاط آسیبپذیر باشیم، و به خود یادآوری کنیم که آسیبپذیری کلید صمیمیت و ارتباط واقعی است.
در ضمن، باید با شریک زندگی خود در مورد این ترسها صحبت کنیم و از او حمایت و درک بخواهیم.پذیرش این واقعیت که آسیبپذیری بخشی ضروری از هر رابطه عمیق است، میتواند به ما کمک کند تا بر ترس خود غلبه کرده و به سوی تغییر مثبت قدم برداریم.
2. عادت به الگوهای رفتاری
سالها الگوهای رفتاری خاصی را در روابطمان تکرار کردهایم.این الگوها تبدیل به عادت شدهاند و ترک آنها دشوار است.مغز ما به این الگوها سیمکشی شده و تغییر آنها نیاز به تلاش آگاهانه دارد.این الگوها میتوانند شامل نحوه برخورد با تعارضات، نحوه ابراز احساسات، و حتی نحوه گذراندن وقت با یکدیگر باشند.وقتی این الگوها منفی و مخرب باشند، میتوانند رابطه را تضعیف کنند.برای تغییر این الگوها، ابتدا باید آنها را شناسایی کنیم.سپس، باید آگاهانه تصمیم بگیریم که رفتار متفاوتی را امتحان کنیم.این کار ممکن است در ابتدا ناخوشایند باشد، اما با تمرین مداوم، میتواند به تدریج به یک عادت جدید تبدیل شود.
باید در این فرآیند صبور باشیم و به خود فرصت دهیم.
تغییر عادتها زمان میبرد و ممکن است با لغزشهایی همراه باشد.اما با پشتکار و اراده، میتوانیم الگوهای رفتاری خود را به گونهای تغییر دهیم که به نفع رابطه باشد.
یک درمانگر میتواند به ما کمک کند تا الگوهای رفتاری خود را بهتر درک کنیم و راهکارهای مؤثری برای تغییر آنها پیدا کنیم.</p> </p> <p>به یاد داشته باشیم که تغییر الگوهای رفتاری یک فرآیند مداوم است و نیاز به تعهد و تلاش دارد.</p> </p> <p>با این حال، پاداش این تلاش، یک رابطه سالمتر، شادتر و رضایتبخشتر خواهد بود.
</p> <p><img class=">
3. ترس از دست دادن هویت
گاهی اوقات، ما هویت خود را با نقشهایی که در رابطه ایفا میکنیم، تعریف میکنیم.تغییر میتواند به معنای از دست دادن این نقشها و احساس سردرگمی در مورد اینکه چه کسی هستیم، باشد.این ترس میتواند بسیار قوی باشد و مانع تغییر شود.این ترس میتواند ناشی از وابستگی بیش از حد به شریک زندگی باشد.وقتی هویت خود را در رابطه تعریف میکنیم، احساس میکنیم که بدون آن فرد، چیزی برای ارائه نداریم.برای غلبه بر این ترس، باید روی تقویت هویت فردی خود تمرکز کنیم.این شامل دنبال کردن علایق و سرگرمیهای شخصی، گذراندن وقت با دوستان و خانواده، و تعیین اهداف شخصی است.
وقتی هویت فردی قوی داشته باشیم، احساس میکنیم که حتی در صورت از دست دادن رابطه، باز هم فرد ارزشمندی هستیم.این احساس امنیت و اعتماد به نفس میتواند به ما کمک کند تا با اطمینان بیشتری تغییر کنیم و نقشهای جدیدی را در رابطه امتحان کنیم.در ضمن، باید به یاد داشته باشیم که تغییر به معنای از دست دادن هویت نیست، بلکه به معنای تکامل و رشد است.ما میتوانیم با حفظ ارزشهای اصلی خود، به فرد بهتری تبدیل شویم.پذیرش این واقعیت که هویت ما ثابت نیست و میتواند در طول زمان تغییر کند، میتواند به ما کمک کند تا با ترس از دست دادن هویت مقابله کنیم و به سوی تغییر مثبت قدم برداریم.
4. احساس عدم کفایت
ممکن است احساس کنیم که به اندازه کافی خوب نیستیم و تغییر نمیتواند تفاوتی ایجاد کند.این احساس عدم کفایت میتواند ریشه در تجربیات گذشته یا انتقادات مداوم شریک زندگی داشته باشد.این احساس میتواند انگیزه ما را برای تغییر از بین ببرد.این احساس میتواند به یک چرخه معیوب تبدیل شود.وقتی احساس عدم کفایت میکنیم، احتمال بیشتری دارد که رفتارهای منفی از خود نشان دهیم که باعث میشود شریک زندگی ما ما را بیشتر انتقاد کند و احساس عدم کفایت ما را تشدید کند.برای شکستن این چرخه، باید روی افزایش عزت نفس خود تمرکز کنیم.
این شامل پذیرش خود با تمام نقاط قوت و ضعف، بخشش خود برای اشتباهات گذشته، و قدردانی از دستاوردهای خود است.
اما باید مراقب باشیم که اجازه ندهیم انتقادات بیمورد و تخریبی شریک زندگی ما عزت نفس ما را تضعیف کند.</p> </p> <p>در صورت نیاز، کمک گرفتن از یک متخصص میتواند در این زمینه بسیار مفید باشد.یک درمانگر میتواند به ما کمک کند تا ریشه احساس عدم کفایت خود را پیدا کنیم و راهکارهای مؤثری برای افزایش عزت نفس خود پیدا کنیم.</p> </p> <p>به یاد داشته باشیم که همه ما شایسته عشق و احترام هستیم.
با افزایش عزت نفس خود، میتوانیم با اطمینان بیشتری تغییر کنیم و یک رابطه سالمتر و رضایتبخشتر داشته باشیم.
</p> </p> <p>به یاد داشته باشیم که هرگز برای تغییر و بهتر شدن دیر نیست.</p> </p> <h2>5.عدم حمایت شریک زندگی</h2> </p> <p>اگر شریک زندگی از تغییرات ما حمایت نکند یا حتی در برابر آنها مقاومت کند، تغییر بسیار دشوار خواهد بود.ممکن است احساس کنیم که تنها هستیم و تلاشهایمان بیفایده است.حمایت شریک زندگی نقش بسیار مهمی در موفقیت هر تغییری دارد.</p> </p> <p>این عدم حمایت میتواند ناشی از ترس شریک زندگی از تغییر در پویایی رابطه باشد.
ممکن است او از این بترسد که با تغییر ما، رابطه دیگر مانند گذشته نباشد.</p> </p> <p>برای حل این مشکل، باید با شریک زندگی خود در مورد نیازهای خود صحبت کنیم و از او بخواهیم که از تغییرات ما حمایت کند.باید به او اطمینان دهیم که تغییرات ما به نفع رابطه خواهد بود و ما همچنان او را دوست داریم و به او متعهد هستیم.</p> </p> <p>در ضمن، باید به شریک زندگی خود نیز فرصت دهیم تا نگرانیهای خود را ابراز کند و به او کمک کنیم تا با تغییرات ما سازگار شود.
</p> </p> <p>در صورت نیاز، مشاوره زوجی میتواند در این زمینه بسیار مفید باشد.یک مشاور میتواند به ما کمک کند تا با یکدیگر ارتباط بهتری برقرار کنیم و راهکارهایی برای حل مشکلاتمان پیدا کنیم.</p> </p> <p>به یاد داشته باشیم که یک رابطه موفق نیاز به تلاش و تعهد هر دو طرف دارد.با حمایت از یکدیگر، میتوانیم با چالشها روبرو شویم و یک رابطه قویتر و پایدارتر بسازیم.</p> </p> <p>تغییر یک فرآیند دوطرفه است و نیاز به همکاری و درک متقابل دارد.
</p> </p> <h2>6.کمال گرایی</h2> </p> <p>کمال گرایی میتواند مانع بزرگی برای تغییر باشد.وقتی استانداردهای بسیار بالایی برای خود تعیین میکنیم، از شکست میترسیم و از تلاش کردن اجتناب میکنیم.این ترس میتواند باعث شود که احساس کنیم نمیتوانیم تغییر کنیم.</p> </p> <p>کمال گرایی اغلب با احساس عدم کفایت همراه است.ما فکر میکنیم که اگر کامل نباشیم، به اندازه کافی خوب نیستیم.</p> </p> <p>برای غلبه بر کمال گرایی، باید به خود یادآوری کنیم که هیچ کس کامل نیست و اشتباه کردن بخشی طبیعی از فرآیند یادگیری است.
باید به خود اجازه دهیم که اشتباه کنیم و از اشتباهات خود درس بگیریم.</p> </p> <p>در ضمن، باید استانداردهای خود را واقع بینانهتر تعیین کنیم و به خود اجازه دهیم که دستاوردهای خود را جشن بگیریم، حتی اگر کامل نباشند.</p> </p> <p>باید به یاد داشته باشیم که هدف، پیشرفت است، نه کمال.</p> </p> <p>با پذیرش نقصهای خود و تمرکز بر پیشرفت، میتوانیم بر کمال گرایی غلبه کنیم و با اطمینان بیشتری به سوی تغییر قدم برداریم.
</p> </p> <p>به یاد داشته باشیم که کامل بودن غیرممکن است، اما تلاش برای بهتر شدن همیشه امکانپذیر است.</p> </p> <h2>7.ترس از تغییر در دینامیک قدرت رابطه</h2> </p> <p>تغییرات فردی میتواند توازن قدرت در رابطه را بر هم بزند.فردی که تغییر میکند ممکن است احساس قدرت بیشتری کند یا طرف مقابل احساس تهدید کند.این ترس از تغییر در دینامیک قدرت میتواند باعث مقاومت در برابر تغییر شود.</p> </p> <p>این ترس میتواند به ویژه در روابطی که در آن یک طرف کنترل بیشتری دارد، قوی باشد.
طرفی که کنترل بیشتری دارد، ممکن است از این بترسد که با تغییر طرف مقابل، کنترل خود را از دست بدهد.</p> </p> <p>برای حل این مشکل، باید با یکدیگر در مورد ترسهای خود صحبت کنیم و به دنبال راهکارهایی برای ایجاد یک رابطه عادلانهتر باشیم.این شامل به اشتراک گذاشتن قدرت و مسئولیتها و احترام به نظرات و نیازهای یکدیگر است.</p> </p> <p>در ضمن، باید به یاد داشته باشیم که یک <a href=">رابطه سالم نیاز به تعادل دارد.
هر دو طرف باید احساس کنند که شنیده میشوند و مورد احترام قرار میگیرند.با ایجاد یک رابطه عادلانهتر، میتوانیم بر ترس از تغییر در دینامیک قدرت غلبه کنیم و با اطمینان بیشتری به سوی تغییر قدم برداریم.به یاد داشته باشیم که قدرت در یک رابطه باید به اشتراک گذاشته شود، نه اینکه در انحصار یک طرف باشد.با ایجاد یک رابطه متوازن، میتوانیم یک رابطه قویتر و پایدارتر بسازیم.
8. عدم خودآگاهی
بدون آگاهی از نقاط ضعف و رفتارهای مخرب خود، نمیتوانیم تغییر کنیم. خودآگاهی کلید تغییر است. اگر ندانیم مشکل چیست، چگونه میتوانیم آن را حل کنیم؟برای افزایش خودآگاهی، میتوانیم به رفتار و واکنشهای خود در موقعیتهای مختلف توجه کنیم. در ضمن، میتوانیم از دوستان و خانواده خود بازخورد بگیریم و از آنها بپرسیم که چه نقاط قوتی و ضعفی در ما میبینند. هرچه خودآگاهتر باشیم، بهتر میتوانیم رفتارهای خود را درک کنیم و تغییرات لازم را ایجاد کنیم. به یاد داشته باشیم که خودآگاهی یک فرآیند مداوم است و نیاز به تمرین و تلاش دارد. با این حال، پاداش این تلاش، یک زندگی آگاهانهتر، رضایتبخشتر و موفقتر خواهد بود. خودآگاهی، اولین قدم به سوی تغییر و رشد است.
9. سرزنش کردن
وقتی به جای پذیرش مسئولیت اشتباهات خود، دیگران را سرزنش میکنیم، از تغییر اجتناب میکنیم.سرزنش کردن به ما اجازه میدهد تا از روبهرو شدن با نقاط ضعف خود فرار کنیم.سرزنش کردن نه تنها مانع تغییر میشود، بلکه باعث ایجاد تنش و درگیری در رابطه نیز میشود.برای غلبه بر سرزنش کردن، باید یاد بگیریم که مسئولیت اعمال خود را بپذیریم و به جای اینکه به دنبال مقصر باشیم، به دنبال راهحل باشیم.در ضمن، باید به خود یادآوری کنیم که اشتباه کردن بخشی طبیعی از زندگی است و همه ما اشتباه میکنیم.
با پذیرش مسئولیت اشتباهات خود، میتوانیم از آنها درس بگیریم و به فرد بهتری تبدیل شویم.
به یاد داشته باشیم که سرزنش کردن هیچ مشکلی را حل نمیکند و فقط باعث ایجاد تنش و درگیری میشود.با پذیرش مسئولیت، میتوانیم یک رابطه سالمتر و رضایتبخشتر داشته باشیم.
10. عدم تعیین اهداف مشخص
بدون تعیین اهداف مشخص برای تغییر، نمیدانیم به کجا میخواهیم برویم و چگونه باید به آنجا برسیم. اهداف مشخص به ما انگیزه میدهند و به ما کمک میکنند تا مسیر خود را پیدا کنیم. برای تعیین اهداف مشخص، باید ابتدا تصمیم بگیریم که دقیقاً چه چیزی را میخواهیم تغییر دهیم. سپس، باید اهداف خود را به مراحل کوچکتر و قابل دستیابیتر تقسیم کنیم. در ضمن، باید اهداف خود را به صورت SMART (Specific, Measurable, Achievable, Relevant, Time-bound) تعریف کنیم. با تعیین اهداف مشخص، میتوانیم مسیر خود را روشن کنیم و با انگیزه بیشتری به سوی تغییر قدم برداریم. به یاد داشته باشیم که اهداف بدون برنامه، فقط آرزو هستند. با تعیین اهداف SMART و ایجاد یک برنامه عمل، میتوانیم آرزوهای خود را به واقعیت تبدیل کنیم. اهداف مشخص، نقشه راه ما برای تغییر هستند.
11. ترس از شکست
ترس از شکست میتواند فلج کننده باشد و مانع تلاش کردن شود.وقتی میترسیم که موفق نشویم، ممکن است از تلاش کردن اجتناب کنیم تا از مواجهه با شکست جلوگیری کنیم.برای غلبه بر ترس از شکست، باید به خود یادآوری کنیم که شکست بخشی طبیعی از فرآیند یادگیری است و همه ما در طول زندگی بارها شکست میخوریم.در ضمن، باید به خود اجازه دهیم که اشتباه کنیم و از اشتباهات خود درس بگیریم.به جای اینکه بر روی نتیجه تمرکز کنیم، باید بر روی فرآیند تمرکز کنیم و از تلاش کردن لذت ببریم.با تغییر دیدگاه خود نسبت به شکست، میتوانیم بر ترس از شکست غلبه کنیم و با اطمینان بیشتری به سوی تغییر قدم برداریم.
به یاد داشته باشیم که شکست، نقطه پایان نیست، بلکه یک فرصت برای یادگیری و رشد است.
با غلبه بر ترس از شکست، میتوانیم به پتانسیل کامل خود دست یابیم.
12. نداشتن صبر و حوصله
تغییر زمان میبرد و نیاز به صبر و حوصله دارد. وقتی انتظار داریم که تغییرات به سرعت اتفاق بیفتند، ممکن است ناامید شویم و از تلاش کردن دست بکشیم. نداشتن صبر و حوصله میتواند تلاشهای ما برای تغییر را خنثی کند. برای افزایش صبر و حوصله خود، باید به خود یادآوری کنیم که تغییر یک فرآیند تدریجی است و به زمان و تلاش نیاز دارد. در ضمن، باید اهداف خود را به مراحل کوچکتر و قابل دستیابیتر تقسیم کنیم و پیشرفت خود را جشن بگیریم. به جای اینکه بر روی نتایج بلندمدت تمرکز کنیم، باید بر روی دستاوردهای کوچک و روزمره تمرکز کنیم. با تمرین صبر و حوصله، میتوانیم بر چالشها غلبه کنیم و به اهداف خود دست یابیم. به یاد داشته باشیم که صبر، کلید موفقیت است. با صبر و حوصله، میتوانیم به هر چیزی که میخواهیم دست یابیم.
13. مقایسه خود با دیگران
مقایسه خود با دیگران میتواند باعث شود که احساس کنیم به اندازه کافی خوب نیستیم و نمیتوانیم تغییر کنیم.هر فردی مسیر منحصر به فرد خود را دارد و مقایسه کردن خود با دیگران فقط باعث ناامیدی و دلسردی میشود.برای اجتناب از مقایسه کردن خود با دیگران، باید به خود یادآوری کنیم که همه ما متفاوت هستیم و هر کسی در زمان و مکان خود در حال پیشرفت است.به جای اینکه بر روی نقاط قوت دیگران تمرکز کنیم، باید بر روی نقاط قوت خود تمرکز کنیم و از پیشرفت خود لذت ببریم.در ضمن، باید به خود یادآوری کنیم که شبکههای اجتماعی اغلب تصویری غیرواقعی از زندگی دیگران را به نمایش میگذارند.
با تمرکز بر روی خود و پیشرفت خود، میتوانیم از مقایسه کردن خود با دیگران اجتناب کنیم و با اعتماد به نفس بیشتری به سوی تغییر قدم برداریم.
به یاد داشته باشیم که هر کسی داستان خود را دارد و مسیر زندگی هر فردی منحصر به فرد است.با تمرکز بر روی خود، میتوانیم به پتانسیل کامل خود دست یابیم.
14. نداشتن انگیزه
بدون انگیزه، تلاش برای تغییر دشوار است. انگیزه میتواند از عوامل مختلفی ناشی شود، مانند تمایل به داشتن یک رابطه بهتر، احساس شادی و رضایت بیشتر، یا رسیدن به اهداف شخصی. اگر انگیزه خود را از دست بدهیم، ممکن است احساس کنیم که نمیتوانیم تغییر کنیم. برای حفظ انگیزه خود، باید به خود یادآوری کنیم که چرا میخواهیم تغییر کنیم و چه فوایدی از این تغییرات عاید ما خواهد شد. در ضمن، باید اهداف خود را به مراحل کوچکتر و قابل دستیابیتر تقسیم کنیم و پیشرفت خود را جشن بگیریم. با حفظ انگیزه خود، میتوانیم بر چالشها غلبه کنیم و به اهداف خود دست یابیم. به یاد داشته باشیم که انگیزه، سوخت موتور تغییر است. با حفظ انگیزه خود، میتوانیم به هر جایی که میخواهیم برویم.
15. عدم انعطاف پذیری
عدم انعطاف پذیری میتواند مانع تغییر شود. وقتی به نظرات و ایدههای خود پایبند هستیم و نمیتوانیم دیدگاههای دیگران را بپذیریم، ممکن است از تغییر اجتناب کنیم. انعطاف پذیری به ما اجازه میدهد تا با شرایط جدید سازگار شویم و راههای جدیدی برای حل مشکلات پیدا کنیم. برای افزایش انعطاف پذیری خود، باید به نظرات و ایدههای دیگران گوش دهیم و سعی کنیم دیدگاه آنها را درک کنیم. در ضمن، باید آماده باشیم تا در صورت نیاز، برنامههای خود را تغییر دهیم و راههای جدیدی را امتحان کنیم. با تمرین انعطاف پذیری، میتوانیم با چالشها بهتر کنار بیاییم و روابط سالمتری داشته باشیم. به یاد داشته باشیم که انعطاف پذیری، کلید سازگاری با شرایط متغیر است. با انعطاف پذیری، میتوانیم در هر شرایطی موفق باشیم.
16. عدم ارتباط موثر
عدم ارتباط موثر میتواند منجر به سوء تفاهم و درگیری شود و مانع تغییر شود. وقتی نمیتوانیم به طور واضح و با صداقت با شریک زندگی خود ارتباط برقرار کنیم، ممکن است احساس کنیم که نمیتوانیم نیازهای خود را بیان کنیم و نمیتوانیم مشکلات خود را حل کنیم. برای بهبود ارتباط موثر خود، باید یاد بگیریم که به طور واضح و با صداقت احساسات و نیازهای خود را بیان کنیم. در ضمن، باید به حرفهای شریک زندگی خود گوش دهیم و سعی کنیم دیدگاه او را درک کنیم. با تمرین ارتباط موثر، میتوانیم روابط سالمتری داشته باشیم و مشکلات خود را بهتر حل کنیم. به یاد داشته باشیم که ارتباط موثر، کلید یک رابطه موفق است. با ارتباط موثر، میتوانیم همدیگر را بهتر درک کنیم و به یکدیگر نزدیکتر شویم.
17. داشتن انتظارات غیر واقعی
داشتن انتظارات غیر واقعی از رابطه میتواند منجر به ناامیدی و نارضایتی شود. وقتی انتظارات غیر واقعی از شریک زندگی خود داریم، ممکن است او را سرزنش کنیم و احساس کنیم که او ما را ناامید کرده است. این انتظارات غیر واقعی میتوانند مانع تغییر شوند. برای داشتن انتظارات واقع بینانه، باید به خود یادآوری کنیم که شریک زندگی ما کامل نیست و او هم اشتباه میکند. در ضمن، باید به نیازها و محدودیتهای خود و شریک زندگی خود آگاه باشیم. با داشتن انتظارات واقع بینانه، میتوانیم از ناامیدی و نارضایتی جلوگیری کنیم و روابط سالمتری داشته باشیم. به یاد داشته باشیم که هیچ رابطهای کامل نیست. با داشتن انتظارات واقع بینانه، میتوانیم از روابط خود لذت ببریم.
18. عدم پذیرش خود
عدم پذیرش خود میتواند مانع تغییر شود. وقتی خود را دوست نداریم و نمیپذیریم، ممکن است احساس کنیم که شایسته تغییر نیستیم. پذیرش خود، به معنای پذیرش خود با تمام نقاط قوت و ضعف است. برای پذیرش خود، باید به خود یادآوری کنیم که همه ما انسان هستیم و همه ما نقصهایی داریم. در ضمن، باید به خود مهربان باشیم و خود را ببخشیم. با پذیرش خود، میتوانیم اعتماد به نفس بیشتری داشته باشیم و با اطمینان بیشتری به سوی تغییر قدم برداریم. به یاد داشته باشیم که ما شایسته عشق و احترام هستیم. با پذیرش خود، میتوانیم زندگی شادتر و رضایتبخشتری داشته باشیم.
19. گذشته را رها نکردن
نگه داشتن گذشته و رها نکردن خاطرات بد و اشتباهات گذشته میتواند مانع تغییر شود. وقتی بر روی گذشته تمرکز میکنیم، نمیتوانیم در زمان حال زندگی کنیم و نمیتوانیم به آینده امیدوار باشیم. برای تغییر کردن، باید گذشته را رها کنیم و به آینده نگاه کنیم. برای رها کردن گذشته، باید اشتباهات گذشته خود را بپذیریم و از آنها درس بگیریم. در ضمن، باید خود و دیگران را ببخشیم. با رها کردن گذشته، میتوانیم زندگی شادتر و رضایتبخشتری داشته باشیم. به یاد داشته باشیم که گذشته، گذشته است و نمیتوانیم آن را تغییر دهیم. با رها کردن گذشته، میتوانیم به سوی آیندهای روشنتر حرکت کنیم.







در روابط عاشقانه احساس گیر افتادن می تواند ناشی از ترس از شکست باشد. وقتی سال ها با الگوهای رفتاری خاصی زندگی کرده ایم، حتی اگر بدانیم این الگوها ناکارآمد هستند، ترس از ناشناخته ها ما را از تغییر بازمی دارد. در یک رابطه طولانی مدت، من هم درگیر این ترس بودم تا اینکه فهمیدم تغییر نکردن به مراتب خطرناک تر از ریسک کردن است.
مسئله دیگر این است که ما اغلب تغییر را با از دست دادن اشتباه می گیریم. در تجربه کاری ام با زوج ها دیده ام که بسیاری فکر می کنند تغییر یعنی بخشی از هویتشان را قربانی کنند. اما در واقع، تغییر سالم بیشتر شبیه رشد کردن است نه انکار خود. این نگرش می تواند دیدگاه ما را نسبت به تحول در رابطه کاملا دگرگون کند.
خواندن این مطلب مرا به یاد روزهایی انداخت که فکر می کردم رابطه ام به بن بست رسیده. اما همان طور که اینجا اشاره شده، شروع به شکستن الگوهای قدیمی کردم و فضایی برای رشد ایجاد شد. حالا بعد از مطالعه چند مقاله دیگر در این سایت، بهتر می فهمم که این چرخه ها چقدر جهانی هستند و راه حل هایی که ارائه می شوند چقدر عملیاتی اند.